در مفهوم عمومی به معنای هدایت، پایش و تنظیم فرآیندهاست. در صنایع مختلف، بهویژه در ساختمانسازی، این واژه اشاره به مجموعهای از اقدامات برنامهریزی، نظارت، مدیریت اطلاعات و تحلیل عملکرد دارد که هدف اصلی آن تضمین موفقیت مالی و عملکردی یک پروژه یا سازمان است.
در بخش ساختوساز، کنترلینگ به پایش مداوم مراحل پروژه، تطابق با استانداردها، بودجهبندی، و همچنین نظارت بر اجرای قوانین و مقررات میپردازد. این شامل قوانین محیطزیستی، ایمنی کار، الزامات فنی و کیفیتی نیز میشود.
در حالیکه در بسیاری از صنایع، نظارتهای خارجی (فرد یا سازمان ثالث) متداول است، در پروژههای ساختمانی چنین نظارتی تنها بهصورت محدود امکانپذیر است. به همین دلیل، نقش خودکنترلی (Self-Controlling) در این صنعت بسیار پررنگ است. برای مثال، پس از اجرای یک مرحله نظیر فونداسیون، دیگر نمیتوان بررسی کرد که آیا مقدمات آن (مثل زیرسازی) بهدرستی انجام شدهاند، مگر اینکه قبلا مستند شده باشند.
به همین خاطر، وظیفه کنترل و نظارت به خود مجریان پروژه سپرده میشود. آنها باید هم عملکرد خود را ثبت کنند و هم مسئولیت آن را بپذیرند. کنترلینگ بهعنوان پل ارتباطی میان تیم اجرایی و مدیریت پروژه عمل کرده و اطلاعات لازم را برای تصمیمگیری بهتر فراهم میسازد.
از وظایف کلیدی کنترلینگ در پروژههای ساختمانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شناسایی انحراف از اهداف برنامهریزیشده
- ارزیابی و بازبینی بودجه
- تحلیل نقاط ضعف و قوت اجرایی
- پیشنهاد راهکار برای بهینهسازی فرآیندها
در نهایت، کنترلینگ نقش پشتیبان تصمیمگیری برای مدیریت کلان پروژه دارد. یعنی مدیریت پروژه بر پایه دادهها و تحلیلهایی که کنترلینگ فراهم میکند، اقدامات لازم را برای موفقیت پروژه انجام میدهد.
